lördag 4 juni 2011

پدربزرگ و مادر بزرگ









پدربزرگ و مادر بزرگ رفته بودن خونه نوه شون شب بمونن. که یهو چشم پدر بزرگ میفته به قوطی " ویاگرا"از نوه ش میپرسه : من میتونم یکی از اینارو استفاده کنم؟نوه میگه: پدربزرگ فکر نکنم . اینا هم خیلی قویه برا شما هم خیلی گرونه پدربزگ: چنده قیمتش؟ نوه: هر یه قرص 10دلار پدربزرگ: پولش مهم نیست. من میخوام امتحان کنم و قبل از رفتن صبح پولشو بهت میدم.صبح روز بعد پسر میبینه پدربزرگش110 دلار گذاشته روی میزمیگه: پدر بزرگ من که گفتم این فقط 10 دلار قیمتش!!پدربزرگ میگه: اون 100دلاری از طرف مادر بزرگته

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar